پیرامون مسئلهی حجاب و موضوعات اطراف آن از جمله روشهای ترویج حجاب، مباحث مختلفی صورت گرفته است. با وجود نظریات مختلفی که در این مباحث وجود دارد، وجه مشترک اکثر آنها، توسل به بیانات امام خمینی (ره) و رهبر انقلاب است. به عبارت دیگر، از اندیشمندان مختلف گرفته تا اصحاب رسانه که دارای تنوع دیدگاه هستند، به مسئلهی حجاب پرداختهاند و حرفهای بعضاً متضاد با یکدیگری زدهاند. اما اکثر ایشان هنگام اثبات نظریاتشان به فرمایشات امام راحل و مقام معظم رهبری اشاره کرده به نحوی که هر یک، نظر خود را عین نظر امام و رهبری بیان میکنند. در نتیجه وقتی مخاطب با مجموعهی این مطالب روبهرو میشود، نمیفهمد که دیدگاه امام خمینی (ره) و رهبر انقلاب، کدام یک از این اقوال متفاوت است.
البته بدیهیست که نظرات این دو بزرگوار در مسئلهی حجاب، امری مشخص و از قضا واحد بوده. اما متأسفانه دیده شده است که برخی، تنها به گوشهای از نظرات ایشان اکتفا کرده و همهی آراء امام و رهبری را مورد بررسی قرار ندادهاند که منجر به تفاوت برداشت شده است. در این نوشته، تنها هدف ما این است تا شما را با بخشهای مهم و روح کلی نظرات امام خمینی (ره) و رهبر انقلاب در مورد مسئلهی حجاب آشنا کنیم و دنبال تحلیل این بیانات نیستم. هرچند این فرمایشات آنچنان واضح و روشن هستند که نیازی به شرح و توضیح ندارد.
اگر رجوعی به مجموعه صحبتهای امام و رهبری در مورد مسئلهی حجاب داشته باشیم، گذشته از بحث لزوم حجاب، مترقی بودن حکم حجاب، آزاد بودن زن با وجود داشتن حجاب و در بند بودن زن در اثر بیحجابی و لزوم حفظ حجاب در حدود قواعد اسلامی، موارد دیگری هم دیده میشود که این مباحث در کنار هم، منظومهی دیدگاههای امام راحل و مقام معظم رهبری در خصوص حجاب را میسازد که در ذیل بحث به آن میپردازیم.
یک) در تاریخ 17/7/1357، وقتی امام خمینی (ره) در نوفللوشاتو بودند جمعی از خانمها به حضور ایشان میرسند. در کنار مسائل مختلفی که در این گردهمایی مطرح میشود، خانمی از حضرت امام در مورد حجاب میپرسند:
یکی از خانمهای حاضر در جلسه: این مسئلۀ حجاب، این خواهرها را که در این محیط هستند یک مقدار ناراحت کرده؛ یعنی واقعاً میخواهند ببینند که این حجاب به این شکل درست هست یا نه؟
امام: به همین طور که حالا شما هستید؟
خانم: بله.
امام: این مانع ندارد؛ اگر یک مَفْسَدهای بر آن نباشد، مانعی ندارد. شما باید خودتان تشخیص بدهید که آیا به این ترتیب که بروید مثلاً مفسدهای دارد؛ مثلاً فرض کنید که خلاف احترامی به شما میشود؛ از این چیزها. اگر بشود، خوب او را دیگر خودتان هم نمیتوانید بگویید. اما اگر نمیشود، حجاب اسلام بیشتر از این نیست؛ همین است.
خانم: در ایران هم ...؟
امام: ایران حالا با اینجا وضعش فرق دارد. آنجا ممکن است که بیشتر مفاسد باشد؛ و الاّ نه اینکه حجاب ایران را اینجا دارد. حجاب ایران، حجاب اسلام، همین مقدارهاست. اسلام اینجا و آنجا ندارد. لکن یک جهات خارجی گاهی در کار هست. به طوری که یک مفسدهای باشد، یک اختلاف اخلاقی بشود، یک ـ عرض میکنم ـ چیزهایی باشد، البته آن وقت باید جلوگیری بشود؛ اما اگر نباشد اینطور، و ساده باشد و مثل سایرین با سادگی باشد، نه؛ بیچادر مانع ندارد.
دو) تقریباً سه ماه بعد، یعنی دقیقاً در تاریخ 7/10/1357 و در همان روستای فرانسوی، حضرت امام در گوشهای از سخنرانیشان به مسئلهی حجاب میپردازند:
آری در اسلام زن باید حجاب داشته باشد، ولی لازم نیست كه چادر باشد. بلكه زن میتواند هر لباسی را كه حجابش را به وجود آورد اختیار كند.
سه) هنوز یک ماه از ذکر این سخنان نگذشته بود که در تاریخ 07/11/1357 و در همان مکان قبلی، خبرنگاری به حضور حضرت امام رسیده و دربارهی مسائل مختلف انقلاب، از ایشان سوالاتی میپرسد. یکی از این سوالات به مسئلهی حجاب مربوط میشود:
خبرنگار: برخی از رسوم اسلامی مانند حجاب اجباری رها شده است. آیا در جمهوری اسلامی از نو اجباری خواهد شد؟
امام: حجاب به معنای متداول میان ما، كه اسمش حجاب اسلامی است، با آزادی مخالفتی ندارد؛ اسلام با آنچه خلاف عفت است مخالفت دارد. و ما آنان را دعوت میكنیم كه به حجاب اسلامی روآورند. و زنان شجاع ما دیگر از بلاهایی كه غرب به عنوان تمدن به سرشان آورده است به ستوه آمدهاند و به اسلام پناهنده شده اند.
چهار) اما هنوز دو ماه از پیروزی انقلاب اسلامی نگذشته بود که بحث حضور خانمها در مشاغل دولتی مسئله شده بود. از آنجا که کلام امام، کلام آخر و تعیین کننده بود، ایشان در تاریخ 15/12/1357 و در مدرسۀ فیضیه قم میفرمایند:
در وزارتخانه های اسلامی نباید زنهای لخت بیایند؛ زنها بروند اما با حجاب باشند. مانعی ندارد بروند؛ اما كار بكنند، لكن با حجاب شرعی باشند، با حفظ جهات شرعی باشند.
پنج) اما یکی از استفتائات جالب توجه امام پیرامون مسائل اجتماعی حجاب در تاریخ 1359/04/13، از سوی ایشان میشود. امام خمینی رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در پاسخ استعلام در مورد تعرض عده ای از افراد ناآگاه و احیاناً ضدانقلاب، به بانوان بی حجاب، دستوری به این شرح صادر فرمودند:
بسم اللّه الرحمن الرحیم. ممکن است تعرض به زنها در خیابان و کوچه و بازار، از ناحیۀ منحرفین و مخالفین انقلاب باشد. از این جهت، کسی حق تعرض ندارد و اینگونه دخالتها برای مسلمانها حرام است، و باید پلیس و کمیته ها از اینگونه جریانات جلوگیری کنند.
شش) اما اگر نگاهی به فرمایشات رهبر انقلاب داشته باشیم، علاوه بر مباحثی که در بالا گفته شد و علاوه بر مطالبی که مشابه فرمایشات امام خمینی (ره) است و به همین دلیل از ذکر مجددشان خودداری میکنیم، نکات جالب دیگری هم دیده میشود که برای درک منظومهی آراء رهبر انقلاب در خصوص مسئلهی حجاب، لازم به توجه است. یکی از این نکات جالب، در خلال جلسهی پرسش و پاسخ مديران مسئول و سر دبيران نشريات دانشجويی با رهبر انقلاب در تاریخ 04/12/1377 مطرح شده است:
یکی از دانشجویان: من اوّل صميمانهترين احساس درونى خود را به شما تقديم مىكنم. سؤال دردمندانهاى وجود دارد كه مدّتى است مرا رنج مىدهد؛ گفتم شايد شما بتوانيد جوابى برايش پيدا كنيد. روزگارى بود كه در بحث نوع حجاب، سؤال مىشد كه «حجابِ برتر» چيست؛ ولى الان مدّت مديدى است كه معضل نوع حجاب و بدحجابى در حال كشانده شدن به بىحجابى است و يك سرى انديشههاى نويى كه مخلِّ مذهب هستند، خيلى زيركانه و آرام آرام در بين مردم رسوخ مىكنند و متأسّفانه اثرات خيلى پايدارى هم روى اذهان مردم برجاى مىگذارند. شايد من كه دانشجو باشم، شرايطى برايم فراهم شده باشد كه با اين لفظ شعارگونهى «تهاجم فرهنگى» بيشتر آشنا باشم؛ ولى به نظر من مردم عادى نمىتوانند عمق فاجعه را درك كنند، يعنى واقعاً به آنها آگاهى داده نمىشود. بهنظر حضرتعالى با اين مسأله چطور بايد برخورد جدّى كرد؟ اصلاً چرا هيچ برخورد جدّى در جامعه ديده نمىشود؟ آيا باورهاى سبزى را كه سالها بزرگترهاى ما سعى كردند به ما انتقال دهند، مىشود فقط به بهانهى ايجاد تنوّع و نشاط در روحيهى جوانان زير سؤال ببريم و همينطور خيلى راحت موجّه جلوه دهيم؟
رهبر انقلاب: حجابِ برتر كه شما اشاره كرديد - كه مراد همين چادر ايرانىِ خود ماست - حقيقتاً حجاب برتر است؛ هيچ ترديدى در اين نبايد داشت. البته من هيچ وقت نگفتم كه چادر را در جايى اجبارى كنند؛ اما هميشه گفتهام كه چادر يك حجاب ايرانى است و زن ايرانى اين را انتخاب كرده و خوب حجابى هم هست و مىتواند كاملاً حفاظ و حجاب داشته باشد. حالا بعضيها هستند كه از هرچه ايرانى و خودى است، ناراحتند و دلشان را مىزند؛ دلشان مىخواهد سراغ چيزهايى بروند كه از خودى بودن دورتر است! بههرحال اگر حجاب را حفظ كنند، باز هم خلاف شرعى انجام ندادهاند؛ منتها چيز بهترى را از دست دادهاند.
اما اينكه شما مىگوييد «ما چگونه برخورد كنيم؟» ببينيد؛ شما با تبليغات كار كنيد. يعنى همان حربهاى را كه افراد مورد نظر شما براى سست كردن اعتقاد به حجاب به كار مىبرند، شما هم به كار ببريد.
يعنى شما دربارهى حجاب بنشينيد واقعاً تحقيق كنيد، فكر كنيد، از لحاظ دينى هم مثلاً دربارهاش بحث كنيد، يا از بحثهايى كه شده استفاده كنيد. از لحاظ اجتماعى هم روى همين مسألهى كيفيّت حجاب تكيه كنيد؛ به ترويج ديدگاه خودتان بپردازيد؛ آن چيزى كه به نظرتان درست است، آن را بگوييد؛ اين دغدغه را هم كه اينها مىآيند تمايل به حجاب را در دلِ مردم از بين مىبرند، نداشته باشيد؛ حجاب از بين نمىرود. البته اگر قدرتى مثل قدرت رضاخانى بالاى سرش باشد، يا آن طور كه شنيدم در بعضى از كشورها مثل تونس كسى حق ندارد در خيابان با حجاب باشد و اصلاً حقوق بشر هم در اينجا ديگر مطرح نيست كه چرا مردم را مجبور كرديد بىحجاب باشند - كسانى كه مسؤول اين چيزها هستند، همينطور تماشا مىكنند و حرفى هم نمىزنند! - بالاخره همان كشف حجاب دوران رضاخانى پيش مىآيد؛ اما به مجرّد آنكه اين زور برداشته شود، مردم به سمت حجاب برمىگردند.
هفت) یکی دیگر از نکات جالب توجه در مورد مسئلهی حجاب که در بیانات رهبر انقلاب وجود دارد، به تاریخ 22/02/1382، و در جلسه پرسش و پاسخ با دانشجويان دانشگاه شهيد بهشتىبرمیگردد. در بخشی از سخنان رهبر انقلاب میخوانیم که:
در محيط دانشگاه خودتان، در نشريات خودتان، با نشريات زن - كه الان در ايران چند نشريهى مربوط به زنان وجود دارد - با ديگر نشريات رايج صحبت كنيد، چيزهايى بنويسيد، پخش كنيد، در جامعه فكر را بپراكنيد؛ منتها با استدلال، با منطق. بهترين راه تأمين حجاب هم همين است كه با منطق برخورد شود. البته اگر چيزى جزو مقرّرات شد و كسى برخلاف آن مقرّرات رفتار كرد، ممكن است قوانينى وجود داشته باشد كه دولت برخورد كند؛ كه لابد هم مىكند. درعينحال آن چيزى كه در اساس لازم است و مهمتر از همه است، اين است كه شما ذهن اين دختر جوان، يا اين زن جوان را - كه عمده هم خانمهاى جوان هستند - با اهميت حجاب آشنا كنيد؛ يعنى به او تفهيم كنيد كه حجاب از لحاظ شرعى و از لحاظ منطقى اين است. در ذهن او، استدلال صحيح را در مورد رعايت حجاب راسخ كنيد. اميدواريم كه انشاءاللَّه روزبهروز بهتر شود. البته يكى از عواملى هم كه در اين زمينه تأثيرات منفى دارد، برخى از اين فيلمهايى است كه بعضى از زندگيهاى غربى را در دسترس همه مىگذارد. اينها در سُست كردن ذهنيّت مردم نسبت به مسألهى حجاب بىتأثير نيست. البته نسبت به پخش اين فيلمها هم بايد تذكّراتى داده شود.
هشت) در جلسهی مذکور، پرسش و پاسخی هم در خصوص حجاب مطرح میشود. یکی از دانشجویان میپرسد:
چند وقتى است كه مشكل بدحجابى و ارائه فرهنگهاى غلط در دانشگاهها دغدغه بسيج اين دانشگاهها شده است. اگر قاطعيت را ملازمه كارمان كنيم، مطرود خواهيم شد. پيشنهاد حضرتعالى چيست؟
قاطعيت يعنى چه؟ يعنى برخورد فيزيكى و جسمانى؟ اينكه درست نيست و ما اصلاً اين را توصيه نمىكنيم؛ اما گفتن و تذكّر دادن، خوب است. چه اشكال دارد با اخلاقِ خوب تذكّر دهند؟ ديروز حديثى را براى جمعى مىخواندم كه آمر به معروف و ناهى از منكر بايد خودش به آنچه دارد امر و نهى مىكند، هم عالم باشد و هم عامل. «رفيق لمن يأمر و رفيق لمن ينهى»؛ با رفق و مدارا امر و نهى كند. امر و نهى، يعنى دستور دادن - بكن، نكن - غير از تمنا كردن است؛ اما همين را با رفق، مدارا و محبّت - نه با خشونت - انجام دهد. به نظرم اينطورى بايد عمل شود.
همانطور که در ابتدای این مطلب آمد، در گزینش سخنان امام راحل و رهبر انقلاب در خصوص مسئلهی حجاب، مباحثی مانند لزوم حجاب، حفظ خط قرمزهای دینی در پوشش خانمها و ... پیش فرض گرفته شده است و لازم نیست تا تکرار شود. اما بخشهایی از بیانات این دو بزرگوار کمتر دیده و شنیده شده است. نیت این نوشتار، آشنایی شما با این بخشهای مهجور مانده است. تفسیر و تحلیل سخنان بالا، با خودتان.
نظرات شما عزیزان: